شنیدم شبی که من اومدم تو اوج مریضی تو بوده

اما اون شب حالت نسبت به باقی شبها بهتر بوده

اما افسوس که زیاد نموندی و زود رفتی

روز 28 که میخواست تموم بشه تو رفتی ...

کی بودی و چیکار کردی ، مهم نیست

مهم نامی است که از تو جای مانده در این حوالی

نامی پاک ، نامی مقدس

نامی که در این حوالی حکم سلام دارد ... شاید داشت !

نامی که هنوز همسرت بعد از

هفت سال بیماری

بر روی لبانش میاوَرَد

خدابخش تنها نامی است که همسرت از یاد نبرده ...

اما افسوس که دارد آن نام خراب میشود

افسوس که فقط حالا همسرت تو را یادش میاورد

و همه‏ی دیگران فقط میدانند خدابخش پدرشان بود .

من حتی صدای تو را نشنیدم

من حتی تو را ندیدم

به جز مقداری عکس که اینجاها میباشد

میدانم به کسی بگویم دوستت دارم

میگویند : این که چرت میگه ... !

اما حالا که از رفتن تو میگذره 18 سال ... دوستت دارم .

این قفل کلیدش دست توست

میدانم جسمت زیر خروارها خاک میباشد

اما روحت که در این نزدیکیهاست .

نمیدانم ... شاید کسی چشم کرد

چشم کرد که آن فضای نرم به این فضای سخت تبدیل شود .

اگر نگران اینها نیستی

نگران ما باش

نگرانی مایی که چند سالیست تابستانها ...

تابستانها میهمان خانه‏ی مادربزرگ هستیم

مادربزرگی که حالا بیشتر از قبل دوستش دارم ...

نگران ماهم نیستی

نگران همسرت باش ...

بیا و کاری کن ...

... تقدیم به روح بزرگ خدابخش

خدابخشی که ندیدمش

پدربزرگی که نبوسیدمش ...

حرفی بزن ، چیزی بگو()

به نام آنکه پناه بی پناهان است
زندگی جادهای است که همه به ناچار باید از آن بگذرند و هیچکس را از آن گریزی نیست
زندگی چشمه آبی است که باید همه از آن نوشند بعضی به شادکامی از آن می نوشند وبعضی آب گوارا برایشان تلخ ناگوار است . در این روزگار اگر شخصی را گوشه خیابان جان بدهد بمید همه فکر می کنند
معتادی بیش نیست که خماری به این ر وز افتاده است . شاید به او آب دهانی نیز بیندازیم .
امروز بداد یکدیگر رسیدن افسانه شده است مشکل هر کس به خودش مربوط است . کمک کردن فقط ترحم بیجا شده استدلسوزی و شخص را سر زبان انداختن . مدتی است که برای تک فرزندم مشکلی پیش آمده است .
و برای مداوا او به مقداری پول احتیاج دارم و از بد بخت فرزندم گیر پدری افتاده است که پانزده سال معلمی پس اندازی ندارد . ونیز کلیه هایش نیز به درد اهدا کنندگان نمی خورد چون ناراحتی قلبی دارم . تمهم اثاث خانه ام سه میلیون بیشتر نمی ارزد باز با همه اینه دوازده میلیون کم دارم . می دانم که مشکل من به خودم ربط دارد اما دلم راضی نمی شود که برای فرزندم کاری نکنم . حال از تمام عزیزانی این استمداد من را می بیند عاجزان درخواست دارم به داد فرزن خردسالم برسید و مطمئن باشید که در اسرع وقت کمک شما را بی پاسخ نمی گذارم . شماره حسابم ملی سیبایم0103947748008و شماره کارتم6037991043314636
امیدوام هنوز انسایت نمرده باشد و دلی پدر و مادری رنج کشیده و فرزندی رنجور را تسلی بخشیده( حسن ق )

وبلاگ : www.h5616.parsiblog.ir

برای منم ارسال شده بود !!

حرفی بزن ، چیزی بگو()